هوس قدمزدن کرده ام ... می آیی ؟!
صبح شده...
پرده هارا کنار می زنم
و باز میکنم چهره ی پنجره را ...
به به چههوای مطبوعی !
هوا ...
هوای دونفرست...
... سریعخود را به آیینه تمام قد خانه ام می رسانم
و غرق تماشامی شوم
گوشی رابر می دارم که به او زنگ بزن
همینجورکه گوشی در دستانم است و خود را در آیینه تماشا می کنم
می گویم:
الو ...
سلام خودمجان!
خوبی ؟
هوای خوبیست ...
دو نفرهی دو نفره ...
هوس قدمزدن کرده ام ... می آیی ؟!
آنـــگــــاه
گوشی رامی گذارم
و آخریننگاه در آیینه !
با او ُبی او
دست سایهام را می گیرم
و می رویم که یکروز دو نفره را دو نفره قدم بزنیم ..
"تورا میخواهم عشقم"
"خطخطی های علی"
برچسب : نویسنده : ایوب شرفی sharafi19 بازدید : 185