عاشقانه ها (699)

ساخت وبلاگ

امکانات وب

1

آمارگیر حرفه ای سایت

-->-->-->
فونت زيبا ساز

نیت کنید و اشاره فرمایید

-->-->-->-->-->-->-->فونت زيبا ساز
1
-->-->-->2 استخدام ميمون الغواص ادا ا ردت استخدام ميمون الغواص فتتريض ثلاثة ايام وتتلو الاسماء كل ليلة 400 مره وفي الليلة الثالثة تكتب الاسماء علي فتيلة كتان زرقاء وتوقدها وانت تتلو القسم بالعدد المذكور فانه يظهر لك خيال يهز الباب فامره بالدخول واطلب منه المعاهدة فيشترط عليك شروطه فاقبلها منه فانه يتصرف في الخطف وجلب الاخبار والكشف عن الكنوز وعن السرقات وجلب الاسحار وعلاج المريض وهلاك الظالم وينزف الدم والقاء الحمي والصداع وتحريك الجماد واخراج العواض واخراج الكنوز وتحريك الجماد وبخوره المستكي التركي ولبان ذكر وجاوي وهذه الاسماء التي تذكرها : بآل2 ططيال2 حطط 2 بطط2 بطاطا 2 شط2 شطط2 طاسا2 طيطاط2 هطها 2 بلخ2 بلطخليشا2 اشوشايق2 عليوث2 علما2 عالمين 2امين-->-->-->

علیرضا معینی :

قنبر علی تابش :

لکنت گرفته پنجره از شوق صحبتش

تاریک مانده ماه ز فرط خجالتش

از بس که تند می تپداز پشت پنجره

مبهوط مانده قلب من از قصد قربتش

من مانده ام که موج گناهان خلق چیست ؟

در پیشگاه وسعتِ دریای رحمتش

چشم طمع به حور و بهشتش نبسته ام

می ترسم از ادامه هجران حضرتش

ماه مبارک است من مات مانده ام

تا با چه شعرِ تازه کنم شکر نعمتش

شعرم تمام گشت و او ناسروده ماند

یعنی که در خیال نگنجد حقیقتش

******

تو سراب موج گندم  ، تو شراب سیب داری

تو سر فریب ، آری! تو سر فریب داری

لب بی وفای او کی به تو شهد می چشاند

چه توقعی است آخر ، که تو از طبیب داری

شب دل بریدن ماست ، چه اتفاق خوبی

چمدان ببند بی من ، سفری قریب داری

پس از این مگو خیانت به حکایت یهودا

که مسیح نیست آن کس که تو بر صلیب داری

شاعر : فاضل نظری

******

شاعر علیرضا قزوه :

مي‌يي خواهم كه حالم را بداند

برايم تا سحر «حافظ» بخواند

                                  

شفا‌بخشِ دلِ بيمار باشد

«الهي‌نامۀ» عطّار باشد

 

مي‌يي كز هر رگش «الله» جوشد

خط جورش خطايم را بپوشد

 

مي‌يي خواهم كه تا خويشم برد راه

مي‌ لبريز «حمد» و «قل‌هو‌الله»

 

... شب قدر است تا دل پر بگيرد

مي‌يي خواهم كه قرآن سر بگيرد

 

شب قدر است و صبح سرنوشت است

مي‌يي خواهم كه تاكش از بهشت است

 

مي‌يي كه روز و شب در ذكر هوهوست

مي‌يي كه هر سحر «حيّ علي...» گوست

 

شما باران هوهو ديده بوديد؟!

ميِ «حيّ علي... » گو ديده بوديد؟!

 

مي‌يي خواهم مي‌يي از خمّ لبّيك

ميِ «لبّيك، الّلّهم لبّيك»

 

مي‌يي خواهم برقصاند فلك را

مي‌ «يا ليتنا كنّا معك» را

 

مي‌يي خواهم كه "يا مولا" بگويد

حسينم وا، حسينم وا، بگويد

 

جهان مست و زمين مست و زمان مست

بيا ساقي كه ما رفتيم از دست

 

خرابم كن كه آبادم كني باز

فنايم كن كه ايجادم كني باز

 

دخيلي بسته‌ام بر گردن جام

دلم را جامي از مي كن سرانجام ...

خدایا خواستم بگویم تنهایم اما نگاه خندانت مرا شرمگین کرد چه کسی بهتر از تــو ؟!...
ما را در سایت خدایا خواستم بگویم تنهایم اما نگاه خندانت مرا شرمگین کرد چه کسی بهتر از تــو ؟! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ایوب شرفی sharafi19 بازدید : 318 تاريخ : جمعه 4 مرداد 1392 ساعت: 1:51