صبا راد :
هنوز در خواب های من دختر مسافریست که کفش هایش را زیر بید مجنون کنار جاده گم می کند .
هنوز درخواب های من دختر ترسانیست که فانوس به دست در سیاهی کوچه به دنبال رد پایی آشنا از خودش می گردد .
هنوز درخواب های من دختر چشم به راهیست که ، که لب پنجره می نشیند و فال حافظ می گیرد .
هنوز درخواب های من دختر بی حواسیست که نمی داند قرار است برود یا بماند .
هنوز درخواب های من دختر طلسم شده ایست که هرشب گل سرخش را نوازش می کند تا مبادا اندوه خاک سپاریه گل برگ های پژمرده زود تر از قرار معمول هردوشان را به خواب ابدی فرو ببرد .
همیشه و هنوز درخواب های من دختر بی تابی شبیه من است که از خاطراتش ابر می سازد و بر آتش دلِ تنگش می باراند .
من به رویا بودن محکومم . رنگ آدمی زادی نخواهم گرفت .
خدایا خواستم بگویم تنهایم اما نگاه خندانت مرا شرمگین کرد چه کسی بهتر از تــو ؟!...برچسب : نویسنده : ایوب شرفی sharafi19 بازدید : 262